“ در هر زمانی آدم‌ها صرف فعل می‌کنند؛ از ماضی بعید تا فعلا امر. اما اگر زمان آدم‌ها را صرف کند چه؟ هرکس چیز یا چیزهایی برای پرسیدن دارد؛ شاید پرسیدن افعال منفی کمتری صرف می‌کرد. ”

“ خشمالو هیوالی خشمی است که به دزدی لبخند ها مشغول است و از بچه هایی که کنترل خشم ندارند و عصبانی می شوند لبخندشان را می دزدد و در خانه ای که دارد تعداد زیادی لبخند بچه ها را آویزانکرده و اونها رو زندانی خودش کرده. روزی از شبکه کودک اعالم می شود که خشمالو به روستای آنها آمده و لبخند بچه هایی که عصبانی می شوند را می دزدد ... ”

“ جشن نوروز صیادان، عبد پسر بزرگترِ خانواده در زمانی که صیدِ ماهی ممنوع است، بچه نهنگی را صید کرده، آسو و ابرا (خواهر برادر دوقلوی او) متوجه این ماجرا شده و بچه نهنگ را در مخفیگاه خود پنهان می‌کنند تا او را نجات داده و به دریا بازگردانند و... ”

“ در روزگاری که بوی ادویه‌های شرق، هوش از سر اروپا می‌ربود، هلند به ژاپن یورش ببرد، اما آنچه انتظارش را نداشت، شکستی بود که تاریخ به یاد سپرد. ژنرال برینکر از فرماندهی کل ارتش خلع و به فرماندهی مرزبانی تنزل درجه پیدا کرد. ”