مدت زمان مطالعه کمتر از 1 دقیقه

در گفت‌وگو با کارگردان «هفت‌خان اسفندیار» مطرح شد

حسین پارسایی، کارگردان نمایش موزیکال «هفت‌خان اسفندیار» که در تالار وحدت روی صحنه است، می‌گوید: ▫️داستان‌های «شاهنامه» در کتب درسی ما نیست، آموزش‌وپرورش هیچ عنایتی به آن ندارد و در دانشگاه‌ها اولویتی برای پرداختن به متون فاخر ادبی در نظر گرفته نشده است. ▫️برای انجام هر کاری نیاز به نقشه راه است. بدون تردید تجربه کارهایی چون «بینوایان» و «اولیور توئیست» برای اجرای یک موزیکال حماسی و ایرانی که هیچ منبعی برای رجوع به آن وجود نداشت، کمک بزرگی بود

shahname
متن خود را وارد کنید

مهدی یاورمنش، علی کیهانی: حسین پارسایی نویسنده، بازیگر، کارگردان و تهیه‌کننده تئاتر پس از تجربه تولید نمایش‌های «اولیور توئیست» و «بینوایان» به سراغ کارگردانی نمایشی برگرفته از «شاهنامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگ‌ترین میراث ادبی ایران‌زمین رفته است.

او در تجربه اخیر خود «هفت‌خان اسفندیار»، سفر پرماجرای این شخصیت اسطوره‌ای «شاهنامه» را به قصد رهاندن خواهرانش همای و به‌آفرید از دست بیگانگان به نمایش گذاشته است.

با او درباره روند تولید نمایش «هفت‌خان اسفندیار» و دلیل پرداختن به این داستان پس از تجربه‌هایی که در زمینه کارگردانی نمایش‌های موزیکال بر اساس داستان‌های غربی داشته است، به گفت‌وگو نشستیم.

با توجه به اینکه «شاهنامه» یکی از کهن‌ترین متون ادبیات ماست که می‌تواند منبع مناسبی برای تهیه و تولید آثار نمایشی باشد، ناآگاهی و بی‌توجهی به این کتاب از نظر شما چه دلیلی دارد؟

این غفلت نسبت به «شاهنامه» به‌عنوان یک اثر حماسی، بی‌بدیل و یک پیشینه تمدنی ارزشمند از سال‌های بسیار دور آغاز شده است و مختص دهه‌های اخیر نیست. مطالعات نشان می‌دهد متأسفانه حکیم ابوالقاسم فردوسی و شخصیت‌های «شاهنامه» از جمله اسفندیار آگاهانه در پرده‌ای از ابهام و دور از دسترس قرار گرفته‌اند.

در جریان‌شناسی رفتاری این موضوع شاید بتوان به ریشه‌هایی از تلاش برای تزلزل تاریخ ایران و ایرانی بودن دست پیدا کرد. وقتی «شاهنامه» را می‌خوانید، متوجه خواهید شد که عموماً شاهنامه‌پژوهان هم به‌ندرت به بخش اصیل و فراتر از اسطوره‌-شخصیت‌هایی چون اسفندیار که هم شاهزاده و هم پهلوان است، توجه دارند.                                                               

شاید همان تفکر و غفلت فرهنگی که قصد داشت مقبره فردوسی را در ابتدای انقلاب در طوس خراب کند، تمایل دارد فردوسی را نیز از تاریخ ادبیات ایران حذف کند!

دلیل دیگری که می‌توان برای این غفلت برشمرد، عدم شناخت و آگاهی کافی نسبت به میراث فرهنگی و گنجینه‌های ادبی، مشاهیر ایرانی و تقابل آن با اعتقادات ماست. نتیجه بی‌مهری و بی‌توجهی این می‌شود که میراث فرهنگی کشور را به یغما می‌برند و در محافل بین‌المللی به نام خود ثبت می‌کنند. مولانا، مبارک، نظامی و رودکی را برده‌اند و تنها فردوسی است که هنوز به چنگ نیاورده‌اند.

 داستان‌های «شاهنامه» در کتب درسی ما نیست، آموزش‌وپرورش هیچ عنایتی به آن ندارد و در دانشگاه‌ها اولویتی برای پرداختن به متون فاخر ادبی در نظر گرفته نشده است. متأسفانه هنرمندان و مدیران فرهنگی ما متوجه اهمیت بهره‌برداری از آثار فاخر نیستند و این مفهومی جز غفلت ندارد.

این تغییر نگاه ناگهانی از اجرای آثار غربی به تهیه و تولید اثری ایرانی، آغازی است برای پایان دادن به این غفلت ناخواسته در برابر شاهکارهای ادبی ایران‌زمین؟

من قبل از اجرای «اولیور توئیست» قصد داشتم تا نمایشی بر اساس داستان‌های «شاهنامه» روی صحنه ببرم؛ اما ازآنجاکه روی صحنه بردن چنین کاری ریسک بزرگی به شمار می‌آمد، با مکث بیشتری به سراغ آن رفتم. یکی از موانع بزرگ برای تولید نمایش از متون ایرانی، نبود حمایت‌های لازم بود. برای اجرای «هفت‌خان اسفندیار» با سرمایه‌گذاران بسیاری گفت‌وگو کردم و هر بار تنها این پاسخ را شنیدم که این اثر مخاطب و بازگشت سرمایه ندارد، تاریخ‌مصرف آن گذشته است.

در اجرای آثار بیگ‌پروداکشن بزرگ‌ترین مسئله سرمایه‌گذاری است و بازگشت سرمایه اهمیت زیادی دارد. سرمایه‌گذاران در مواجهه با تولید نمایش از «شاهنامه» بر این باور بودند که داستان‌های این کتاب مناسب ساخت انیمیشن است و ازآنجاکه به نمایش گذاشتن موجوداتی چون شیر، گرگ، اژدها و عناصر طبیعی همچون برف، باران و دریای مواج در تئاتر کار بسیار سخت و تقریباً غیرممکنی است و برای تأثیرگذاری و باورپذیری نیازمند جلوه‌های ویژه هالیوودی است، از همکاری امتناع می‌کردند.

من و همکارانم به‌واسطه حمایت سازمان فرهنگی هنری اوج توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.

#شاهنامه_بازخوانی_ابعاد_مختلف

نظرات

0
نظر خود را ثبت کنید