لولیدن در خواب کسی که هرگز نخوابیده بود
- مدت زمان: 50 دقیقه
- صحنه ای
نیمه های شب بود ، اواخر تابستون شایدم اوایل پائیز ، قربان پدر خانواده خونه نبود و رفته بود پی کاری ، بی کنیز و پسرش موسی تنها توی خونه بودن که یهویی صدای در ، لرزی به تن بی کنیز انداخت. جن ها بودن. یکی از اونا سر زا بود و بچه ش افتاده بود به مُردن. از بی کنیز کمک میخواستن. قبلا هم ازش کمک خواسته بودن و بی کنیز هم انجام داده بود ولی اینبار نرفت. نرفت تا آتیش افتاد به جونش به خونه ش ، به بچه ش …. و اتفاقاتی که در نمایش میبینیم....
نظرات
0نقد و بررسی
0