غلط
- مدت زمان: 0 دقیقه
- صحنه ای
در یک سال گذشته ، آنچه را از روند آموزشی بازیگران در بهره گیری از مطالعه کسانی چون استانیسلاوسکی ، برشت ،مارتا گراهام و در نهایت گروتوفسکی بدست آوردیم ، آگاهانه بر ضد داستان به کار بردیم ،تا هرچه بیشتر از روایت فقط یک داستان اجتناب کنیم : و این برای یک هدف جسورانه بود و آن تاثیر گذاشتن بر ناخودآگاه مخاطب با رگه هایی از اکسپرسیونیسم . داستان ،روایت گروه تئاتری است که دغدغه ای چون جنگ و آب دارد . حالا بازیگران ما بر روی صحنه اند بدون گریم بدون طراحی نور و بدون طراحی صحنه و حتی بدون کفش و تنها با بهره گیری از روان و جسم شان شاعرانه حرفشان را می زنند .آنها ماه ها برای لحظه به لحظه کارشان با مطالعه زحمت کشیده اند و صادقانه بر روی صحنه اند برای تو . آنها بازیگرانی هستند که آگاهانه و روشمند به سمت ارائه این اثر رفته اند .ساعت ها مردمانی را دیده اند و برای آنها و خود گریسته اند .آنها در این نمایش از فقر، جنگ و زمان میگویند ،بی آنکه از آن حتی کلمه ای بر زبان بیاورند .داستان آنها با داستانی که شنیده می شود متفاوت است . پس ناخودآگاه هایمان را آماده پذیرش حرفهایشان کنیم .ما از هر آنچه در محدوده ی وسیع اما مشخص زیبایی شناسی مان جای میگرفت بهره بردیم ، از تجربیات و اندوخته های پیشینیانمان در هنر استقبال کردیم. چرا که اگر آنها -پیشینیانمان در هنر- نبودند و اگر جانشان در کار ما نباشد ،این کار به هیچ نمی ارزد .
نظرات
0نقد و بررسی
0